بررسی اثرات ترومای تجاوز جنسی
اگرچه اثرات تجاوز در هر قربانی تجاوز منحصربهفرد است، اما بسیاری از آنها احساسات مشترکی را تجربه می کنند که در سه فار بررسی می شود:
1)مرحله حاد (اولیه): بلافاصله پس از آن رخ می دهد و از چند روز تا چند هفته طول می کشد. در طول تجاوز جنسی بازمانده معمولاً تجاوز شدید را تجربه می کند. ترس از مرگ و جدایی اینها علائم طبیعی بدنی و فیزیکی هستند و طیف گستردهای از واکنشهای احساسی مانند: ” لرزیدن، گریه یا فریاد زدن ” را تجربه می کند.
تحقیقات نشان میدهد که اضطراب و ترس شدید یکی از این عوامل هستند. این نشانه ها تا چند هفته اول حاد هستند ولی می تواند بیش از یک سال طول بکشد. ترس های مداوم می تواند با یادآوری حمله مرتبط باشد (به عنوان مثال، اقدامات قانونی یا معاینات پزشکی، بودن با مردان یا حضور در مکانی که فرد را به یاد حمله می اندازد).
ترس از حملات آینده، ترس از ابتلا به HIV/STI و/یا باردار شدن رایج است. بازمانده ای که قبلا جهان به عنوان اساساً مکانی امن تجربه کرده بود، اکنون ممکن است جهان را به عنوان یک مکان غیرامن تصور کندکه این امر منجر به محدودیت فعالیت های اجتماعی، از جمله کار و مشارکت اجتماعی می شود. برای برخی از زنان، به ویژه آنهایی که در حاشیه جوامع قرار دارند، تجاوز جنسی می تواند مفروضات مربوطه را مجدداً تأیید کند و فرد خود را به عنوان افراد بی ارزش (“آسیب موذیانه”)، تلقی کند.
2) مرحله دوم: مرحله دوم “تنظیم بیرونی” در طول است که بازمانده کمتر روی حمله تمرکز می کند، اغلب با شدت بالا در سطح انکار به سر می برد و خود را درگیر فعالیت های عادی روزانه می کنند.
3)مرحله سوم: مرحله نهایی “سازماندهی مجدد بلندمدت” است که بازمانده حمله را در دیدگاه خود ادغام می کند. خود و احساسات خود را در مورد ضارب حل می کند. مرحله سازماندهی مجدد ممکن است از چند هفته تا چندین سال پس از تجاوز به طول انجامد (17-20).
تأثیرات روانی میان مدت تا بلند مدت تجاوز جنسی
تحقیقات نشان میدهد که قربانی/بازماندگان ممکن است طیفی از تأثیرات میان مدت تا بلندمدت، مانند احساس پایین بودن عزت نفس، سرزنش خود و احساس گناه را تجربه کرده و می تواند ماه ها و سال ها ادامه داشته باشد. معمولاً بازماندگان جنبه هایی از تجربه آنها که می تواند دفاعی در برابر آنها باشد را فراموش یا انکار می کنند مانند احساس سردرگمی، شوک و گیجی.
اضطراب مادام العمر، افسردگی، اختلالات خوردن، PTSD، اختلالات خواب، و اقدام به خودکشی کرد در تحقیقات بیان شده است. اثرات متداول درازمدت روانی و اجتماعی خشونت جنسی شامل افسردگی، استرس مزمن پس از سانحه، اختلالات بین فردی و قربانی شدن مجدد است. پیامدهای منفی سلامتی که شامل دستگاه گوارش، پریشانی، درد مزمن لگن، رفتارهای مخاطره آمیز سلامتی، سوء استفاده موادو استفاده زیاد از خدمات مراقبت های بهداشتی هم بیان شده است
با چه روش های درمانی به سارا کمک کردیم؟
1)مواجهه:
درمان تجاوز جنسی ممکن است شامل روش مواجهه باشد. این روش میتواند شامل قرار گرفتن در معرض خاطرات آن حادثه و قرار گرفتن در معرض یادآوریهای ایمن از آن رویداد باشد. هر دو بخش این گزینههای درمانی به بازمانده این امکان را میدهند که یادآوریهای این رویداد را در مکانی امن دوباره تجربه کند.
این روش به قربانیان این امکان را میدهد تا به واکنشها و اعتقادات خود درباره تجاوز جنسی با رویکرد دیگری نگاه کنند. این روش همچنین به بازماندگان اجازه میدهد احساسات شدید خود، مانند شرم، ترس، عصبانیت، گناه یا انزجار را که برای قربانیان تجاوز جنسی معمول است را، برطرف نمایند. هدف دیگر درمانهای مواجههای این است که بازماندگان یاد بگیرند که چگونه بدون نشان دادن واکنش بیش از حد یا اجتناب از واکنش در برابر تجاوز، با واکنشهای احساسی خود کنار بیایند.
2)درمان شناختی-رفتاری (CBT):
در بسیاری از درمانهای شناخته شده، CBT به عنوان یک روش موثر برای بهبود علائم PTSD یافت شده است. این روش درمانی معمولاً متمرکز و کوتاه مدت بوده و شامل یادگیری مهارتهای جدید است که میتواند شامل تمرین مهارتهای جدید بین جلسات نیز باشد. این روش شناختی رفتاری اغلب مبتنی بر آموزش ساراین و خانوادههایشان در مورد چگونگی ابتلا به PTSD در افراد و نحوه درمان موثر کمک کننده برای بهبود آنها است.
3)EMDR :
EMDR یک درمان تعاملی است که برای مقابله با آسیب و کاهش پریشانی استفاده میشود. این روش ممکن است شامل ضربه زدن یا حرکت دادن چشم از یک طرف به طرف دیگر در هنگام صحبت در مورد یک رویداد ناراحت کننده باشد.
3)روش حمایتی و مشاوره:
دکتر معماریان میتوانند به قربانیان در درک احساسات خودشان کمک کنند. از طرفی آنها این رویکرد را با شناسایی مهارتهای مورد استفاده برای مدیریت علائم بهبود میبخشند. در این میان اگر یک مشکل خاص روانشناختی مانند اضطراب یا افسردگی وجود داشته باشد، ممکن است دارو درمانی گزینهای برای کاهش علائم باشد.ارتباط همه چیز است…شک نکنید!
تماس جنسی بدون رضایت داوطلبانه که احساس استقلال، کنترل و تسلط فرد بر بدن خود را نقض می کند، به منزله تجاوز جنسی است. جمعیت شناسی خشونت جنسی معمولاً از سوابق جرم، داده های بیمارستانی، سازمان های غیردولتی و بررسی های انجام شده برای ما به دست می آید. باور این است که این داده ها بزرگی واقعی مشکل خشونت جنسی را دست کم می گیرند. در ادامه این پدرمان به بررسی یک فردی بنام سارا که مورد تجاوز، شرح حالی از وی و شکل گیری مراحل درمان ارائه می شود. شک نکنید! ارتباط همه چیز است…
مثال ما:
سارا دختر 27 ساله است که در 14 سالگی یک شب از طرف مرد همسایه مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است. طی یک جلسه مشاوره خاطره آن شب توسط نمونه ثبت شد و علائم آن در سه مرحله (با بیان خود شخص) بررسی و به صورت کاربردی در اینجا مطرح شد که شامل:
- علائم حاد اولیه (چند هفته اول): سکوت طولانی مدت چند هفته ای، استفراغ و حال بد، خواب ها و کابوس های شبانه.
- علائم میان مدت (یک تا چند سال): ترس از تکرار حادثه، تنفر، غم و ناراحتی، مصرف قرص های آرامش بخش، بدخوابی.
- علائم طولانی مدت(5 سال به بالا): ترس از مواجه شدن با ازدواج، ترس از بیان واقعیت به همسر آینده، ترس از ذهنیت دیگران و به خصوص همسر آینده به وی، احساس ناراحتی و شرم و ترس، اضطراب همراه با ترس برای زندگی آینده خویش
ادامه دارد…
برای خواندن ادامه پروسه درمان تجاوز جنسی سارا
کلیک کنید.